نوه ی عزیزم
پسرکم این متنی که پایین برات نوشتم اقاجونت(بابای عزیز خودم) ١٨ روز مونده به اومدنت قبل از مکه رفتنش به عشقت رو جعبه شیرینی نوشت منم برات نگه داشتم نوه ی عزیزم اکنون که روزهای پایانی انتظار را میکشیم...دل به دیدار چهره ی معصوم ونورانی تو خوش کرده ایم تاخستگی انتظار را به طلوع خورشید امیدونوید از تن بدر کنیم.... مادرت هرلحظه وهر روز با یادخدا وخواندن سوره ی یس تو را در اینه ی نور میبیند وبا تو از محبت محمد و ال محمد (صل الله علیه) میگوید و بیش از همه بار سنگین عشقت را بردوش دل برداشته وثانیه ها را با شور وشوق همگام با نبض اهنگینت میشمارد بیا تا رنگین کمان حیات بدرخشد و عشقت...
نویسنده :
مامان هدي
14:03